به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه» هند با جمعیت بیش از یکصد وپنجاه میلیون مسلمان از بزرگترین مراکز حضور مسلمانان در جهان است ؛در خصوص جمعیت شیعیان آمارها متفاوت است برخی آمارهای نسبتاً موثق شیعیان را بالغ بر 30 میلیون نفر میشمارند، این جمعیت سی میلیونی از نظر کمّی از جمعیت بسیاری کشورهای خاورمیانه و اروپایی بیشتر است. مطابق با مطالب قبلی در این بخش نیز به دلیل جایگاه و اهمیتی که مسلمانان و شیعیان هند از لحاظ جمعیتی و در برگیری برخی مسایل ژئوپلیتیکی در شبه قاره دارد، به بررسی وضعیت مسلمانان و شیعیان این کشور می پردازیم:
مقدمه :
آميختن قبايل آريايي كه در حدود 1500 سال پيش از ميلاد مسيح وارد هند شدند، با ساكنان دراويدي، فرهنگ سنتي هندوستان را خلق كرد. اعراب در اوايل قرن هشتم و تركها در قرن دوازدهم و سپس تجار اروپايي در اواخر قرن پانزدهم، وارد هندوستان شدند. در قرن نوزدهم، انگلستان تقريباً كنترل سياسي تمام هندوستان را به دست گرفت. مبارزه بدون خونريزي عليه استعمار انگليس به رهبري مهاتما گاندي و جواهر لعل نهرو در سال 1947، استقلال هند را به ارمغان آورد. به دنبال آن، شبه قاره تبديل به ايالت سكولار هند و ايالت مسلمان كوچكتري با نام پاكستان شد.
برآوردهای استراتژیک در خصوص رشد و توسعه هندوستان این کشور را سومین کشور برتر جهان در دهه آینده میداند. این کشور در زمینههای گوناگون در حال توسعه است و میرود تا پس از آمریکا وچین و پشت سرگذاشتن کشورهای اروپایی و شرق آسیا و روسیه به سومین قدرت جهانی تبدیل شود.[1]
مسلمانان هند با جمعیتی بیش از یکصدوپنجاه میلیون نفر جزو بزرگترین تجمعات مسلمانان در جهان به شمار می روند ؛در خصوص جمعیت شیعیان آمارها متفاوت است برخی آمارهای نسبتاً موثق شیعیان را بالغ بر30 میلیون نفر میشمارد، این جمعیت سی میلیونی از نظر کمّی از جمعیت بسیاری کشورهای خاورمیانه و اروپایی بیشتر است، حال آنکه از نظر کیفی هم دارای سوابق تاریخی درخشان در گذشته و ظرفیت های مهم و قابل رشد و توسعه در وضع موجود است.[2]
مسلمانان و شیعیان هندوستان گذشته تاریخی با شکوهی داشته و از جایگاه تأثیرگذاری برخوردار بوده اند ولی در وضعیت موجود به جمعیتی حاشیه ای و حتی در خطر موجودیتی و هویتی قرار گرفته اند. لذا دستیابی به نقش تأثیر گذار در آینده هندوستان نه تنها یک بایسته فرهنگی و اقتصادی است بلکه میتوان آن را یک ضرورت هویتی دانست که فقدان آن موجودیت شیعیان را نشانه رفته است. آیین هندوئیسم که از سوی دولت حمایت میشود و آیین سیک به عنوان رقبای برون دینی و تفکر وهابیت به عنوان رقیب درون دینی، موجودیت و هویّت شیعیان را نشانه گرفته اند و تلاش گسترده ای را برای جذب، تضعیف یا حذف، شیعیان به عمل میآورند. از این رو باید مدل مناسبی جهت تبیین چگونگی حفظ و پیشرفت علمی مسلمانان و خصوصا شیعیان هندوستان ارائه شود. ارائه چنین مدلی نیازمند شناخت همه جانبه از مسلمانان و شیعیان این کشور است که تحقیق حاضر نیز برای این منظور انجام شده است.
ظهور تشيع در هند
ظهور تشيع در شبه قاره هند،با ورود مسلمانان به اين منطقه در زمان خلافت حضرت علي ( ع) همزمان بود. رفتار انساني كارگزاران حكومت امام علي (ع) در سند، باعث برانگيخته شدن عشق و ارادت عميق مردم شبه قاره هند به حضرت علي(ع) و اهل بيت عليهم السلام شد. بنا به بيان برخي از مورخان، در دوره امام علي(ع) يعني در سالهاي 35 تا 40 هجري، و در اواخرسال 38 و اوايل 39 هجري، ايشان حارث بن مره عبدي را به حدود هند فرستادند. [3] در طول تاريخ اسلامي هند، چندين سلسله حكومتي شيعه در شبهقاره هند به وجود آمد. برخي از حاكمان غزنوي هند نيز ايراني نژاد و بسياري شيعه مذهب بودند. هم زمان با ظهور حكومت قدرتمند شيعي صفوي در ايران در اواخر قرن نهم هجري، شيعيان هندوستان نيز نيروي جديدي به دست آوردند و مذهب شيعه در آنجا رواج بيشتري يافت،به عبارتي در همين زمان، يوسف عادل شاه در سال 895 هجري قمري، به حكومت رسيد. در اين مقطع،عادل شاهيان از سلسله صفوي تبعيت مي كردند. بر همين اساس بود كه در زمان شاه اسماعيل، عادل شاه از پادشاه صفوي در خطبه هاي نماز جمعه به نيكي نام مي برده است. با اين حال اگر چه وي در قوانين تسنن دربار مداخله اي نكرد اما با تبعيت از سلسله صفوي در ايران، در دادن صبغه شيعي به آيين و مراسم عبادي عمومي در قلمرو خويش تشويق گرديد. [4]
در منابع تاريخي از تعداد و محل دقيق شيعيان هند در گذر زمان، اطلاعات چنداني نيست،اما درباره ظهور اسماعيليه در بين سال هاي 634 تا 638 هجري ترديدي نيست. نفوذ شيعه در دكن نيز از منابع كاملا مشهود است. بعد ها بهمنيان گرچه به صورت رسمي سني مذهب شناخته مي شدند، اما با داشتن گرايش هاي شيعي، به فرقه رسمي خود رنگ و بويي ديگر داده بودند تا آن كه در سال 833 هجري احمد شاه ولي بهمني آشكارا به آيين تشيع درآمد. بعدها يوسف عادل شاه و پسرش اسماعيل( 898 تا 916 هجري) بنيان گذاران پادشاهي بي جاپور ، با تبعيت از سلسله صفوي در ايران، به آيين ها و مراسم هاي شيعي روي آوردند و اين آيين را بر نظام اداري حاكم ساختند. همچنين گل كنده قلي قطب شاه، حكومتي شيعي تاسيس كرد و در آن به نام 12 امام عليهم السلام خطبه خواند، وزير او عالمي شيعي و از شاگردان شيخ بهايي بود.
در اين سال ها ميان شيعيان و اهل تسنن، اتخاد و دوستي حكم فرما بود تا آن كه با انحطاط امپراتوري مغول اين دو از هم دور شدند و اختلاف شديدي نسبت به هم پيدا كردند. رهبر جناح شيعه را سادات بارهه و هدايت آن را دوبرادر وي به نام هادي عبدالله خان و حسين علي خان شاه بر عهده گرفتند. ظهور سادات بارهه و بعد ها سلسله شيعه مذهب وزراي نواب اوده، برادركشي ها و كينه توزي هاي بسياري در ميان اهل تسنن و شيعيان به وجود آورد. در آن زمان لكنهو پايتخت فرهنگي اوده و بعد از آن تا اين اواخر رامپور مركز فرهنگي شيعيان بود. در لكنهو ارزش هاي شيعه به شعر و ادب راه يافت و حسينيه هاي عظيمي بنا نهاده شدند. در عصر فرمانروايي امجد علي در سال هاي 1258 تا 1264 هجري، قوانين فقه شيعه جانشين فقه حنفي شد و محققاني مانند تفضل حسين خان در اين شهر پرورش يافتند.[5]
نقش ایرانیان مهاجر در رشد جایگاه شیعیان هند
پس از سقوط حکومت صفویان در 1145ق در ایران تعدادی از شیعیان و بازرگان برجسته ایرانی، کشور را به مقصد مولتان در پنجاب ترک کردند و از آنجا به سوی شهرهای گجرات، دهلی و بنگال پراکنده شدند.
بعد از تأسیس حکومت شیعه و ایرانی در ایالات اوده در شمال هند شماری از آنان به فیض آباد مهاجرت نمودند و از سوی حاکمان شیعه ایرانی به این ایرانیانِ مهاجر منصبهای بزرگ عطا گردید و ایرانیان مهاجر در اوده نقش بسزایی در ترویج تشیع در شمال هند، دهلی، گجرات و بنگال داشتند. با تبلیغات گسترده ایرانیان مهاجر در اوده تعدادی از مسلمانان اهل سنت و هندوها مذهب تشیع را برگزیدند که باعث افزایش شمار شیعیان در این منطقه گردید.
سعادت علی خان از ایرانیان شیعه مهاجر هندوستان وقتی حکومت را بدست گرفت، شهر فیض آباد را مرکز حکومت خود قرار داد و ضعف دولت مرکزی در دهلی باعث شد که ایالت اوده به یک منطقه خودمختار تبدیل شود و علما از سراسر هند و ایران به فیض آباد مراجعت نمایند و به خاطر حمایت های سعادت علی خان، ایالت اوده مرکز استقرار علما و دانشمندان و مهد علوم و فنون اسلامی گردید. سعادت علی خان و جانشین های وی صفدر جنگ و شجاع الدوله برای ترویج تشیع و مراسم عزاداری شهیدان کربلا کوشش های زیادی نمودند. در سال 1188ق پایتخت اوده از فیض آباد به لکهنو منتقل گردید. [6]
بعد از حمله نادرشاه به هند شمار فراوانی از سربازان ایرانی که همه آنها شیعه بودند در دهلی ماندگار شدند و تعدادی از آنها به ایالت اوده مهاجرت نمودند و مناصبی را در ارتش و سازمانهای دولتی به دست آوردند. آنها هم در ترویج تشیع و مراسم عزاداری در این منطقه نقش مهمی ایفا نمودند. سعادت خان ذوالفقار جنگ از سادات مرعشی مازندران صفدر جنگ را همراهی کرد و در ایالت اوده سکونت اختیار نمود. وی یکی از ایرانیان صاحب نفوذ در دهلی بود.
هم اكنون در هند بينش عمومي درباره اسلام و تشيع بسيار ضعيف است و دولت هند نيز سياست خود را بر تضعيف بنياد هاي فرهنگي مسلمانان نهاده است. يكي از نقاط ضعف شيعيان در هند، عدم وجود يك رهبري قوي است . هنگام رهايي هند از استعمارانگليس و اعلام استقلال آن، دو كشور پاكستان و بنگلادش به عنوان مركز مسلمانان هند، از هند جدا شدند، با اين حال تعداد زيادي از مسلمانان اعماز شيعه و اهل سنت در هند باقي ماندند كه با مشكلات زيادي در خصوص همزيستي با هندو ها مواجه هستند. [7]
پراکندگی جمعیت شيعيان در هند
شيعيان هند در ايالتهاي مختلف (سراسر هند) پراكنده شدهاند. شيعيان هند عموماً در مناطق شمالي، مركزي، و جنوبي اين كشور سكني گزيدهاند. مناطق زير را ميتوان از پرجمعيتترين مناطق شيعهنشين تلقي كرد:
ايالت اوتراپرادش با مركزيت شهر لكنهو، از مهمترين نقاط شيعهنشين در هند است. همچنين اين ايالت دومين رتبه ميزان باسوادي را در بين ساير ايالتهاي هند دارد. شهر لكنهو، مركز ايالت اوتراپرادش با داشتن بيش از صدها هزار شيعه، به مركز تشيع در هند شهرت يافته است. البته شهر چونپور نيز از جمله شهرهاي اين ايالت، جمعيت شيعه زيادي را دارد؛كشمير، دومين مركز عمده فعاليت شيعيان بعد از لكنهو ميباشد. اين ايالت اولين رتبه ميزان باسوادي را دارد؛بيهار، با مركزيت پانتا؛آندراپرادش، با مركزيت حيدرآباد؛ايالت گجرات، نيز هزاران شيعه را در خود جاي داده است؛ ايالت ماهارشترا، از جمله ايالتهاي جنوبي هند است كه انبوهي از جمعيت شيعه را در خود جاي داده است. تقريباً اين منطقه از ايالتهاي نسبتاً وسيع هند شمرده ميشود.با اين اوصاف، جمعيت شيعه در هندوستان، در منطقه خاصي متمركز نميباشد؛ بلكه در تمامي مناطق و ايالتهاي شمالي، غربي، جنوبي و شرقي هند پراكنده هستند.
بر همين اساس جمعيت شيعيان در آخرين آمار ارائه شده در سال 2013، بيش از 35 ميليون نفر (البته از 20 ميليون تا 110 ميليون) گفته شده است. اين جمعيت شامل شيعيان بومي و شيعيان مهاجر مي باشند، شيعيان بومي، در قرون گذشته شيعيان بسياري به اين كشور مهاجرت كردند ولي ميتوان گفت اغلب شيعيان بومي هستند، گرچه اجداد برخي از آنها مهاجر بودند. شيعيان مهاجرنيز شيعيان مهاجر يزدي و بلوچ ايراني هستند كه در شهر بومبالي، حيدرآباد و پونه سكونت دارند.[8]
برخی بررسیها نشان میدهد که برای نمونه تنها در یکی از شهرهای شیعه نشین هند به نام «لکهنو»، بیش از سه میلیون پیرو اهلبیت عصمت و طهارت(ع) وجود دارد. و در استان «لکهنو» در مجموع 17 میلیون نفر زندگی میکنند که اکثریت آنان از شیعیان اثنا عشری هستند. شیعیان این شهر جزو بیشترین محبّین اهل بیت(ع) به شمار میروند.
در شهر تاریخی حیدر آباد دکن، بیش از صد هزار نفر شیعه وجود دارد. و همچنين در شهر حیدر آباد بیش از 200 هزار شیعه وجود دارد. [9]
شيعيان هند از گروهها و گرايشهاي مختلف هستند؛ هر چند که غالب آنان از شيعيان دوازده امامياند. [10] بُهرهها بیش از یک میلیون نفر بوده و در گجرات و بمبئی سکنی گزیده اند. گروه دیگری از اسماعیلیه به نام نزاریه در هند شهرت دارند و حدود بیست هزار نفر بوده و در ایالت گجرات مقیم میباشند. منطقه اورنگه بادسَریا یکی از روستاهای بزرگ شهر رُهتاس در استان بیهار هندوستان میباشد. [11]
در منطقه اورنگه بادسَریا 1500 خانواده شیعه زندگی میکنند، و اکثر آنها از لحاظ اقتصادی در وضعیت خوبی به سر میبرند. همچنین2200 خانواده اهل تسنن در این منطقه زندگی میکنند.[12] شیعیان منطقه خیلی مؤدب و مهماننواز هستند و رابطه خیلی خوبی با یکدیگر دارند. [13]
شيعيان در هندوستان داراي اماكن مهم و مذهبي هستند كه عبارتند از: فاطمان (منسوب به حزين لاهيجي)، حسينيهها و تكايا كه در آن مراسم مذهبي برگزار ميشود، امام بارهها و آستانهها و.... همچنين داراي مساجد مهمي در هندوستان هستند كه برخي از اين مساجد را مي توان اين گونه نام برد: مسجد جامع شهداي بدگام، مقال، چاتاپال و دال گيت، مسجد جامع شيعيان لكهنو، مسجد جامع شيعيان دهلي، مسجد آصفنگر حيدرآباد و... . [14]
وضعيت اقتصادي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي شیعیان هند
مسلمانان كه به طور رسمي حدود 15 و به طور غيررسمي حدود 20 درصد از جمعيت بيش از يك ميلياردي هند را تشكيل ميدهند جامعه جداگانهاي در هند به شمار ميروند. آنان داراي قوانين اجتماعي خاص خود براي ادارهء اموري همچون ازدواج، طلاق و ارث هستند. بر اساس برخي از گزارشها، مسلمانان در هند خود را به طور كلي از روند تحولات جامعهء اين كشور دور نگاه داشته و فعاليت هاي خود را بيشتر به دليل فقدان انگيزه و امكان تبعيض بر ضد آنان به حرفههاي آزاد همچون تجارت، خياطي، مغازهداري و مكانيكي محدود كردهاند، به گونهاي كه حضور آنان در همه زمينه هاي اجتماعي، از نيروهاي مسلح گرفته تا پزشكي، مهندسي و مديريت، به مراتب كمتر از نسبت جمعيت آنان در هند است، هرچند كه اي پي جي عبدالكلام رئيس جمهوري و پدر برنامه موشكي هند و اعظم پرمجي صاحب شركت رايانهاي ويپرو (ثروتمندترين افراد هند) مسلمان هستند، اما عملكرد علمي مسلمانان به دليل قطع ارتباط مؤسسات و مراكز آموزشي آنان از روند اصلي جامعه هند، نامطلوب ميباشد. آنان اغلب دانشآموزاني را تحويل جامعه ميدهند كه دانش آنها با شرايط امروز هند و جهان سازگاري ندارد. وضعيت مسلمانان در شهر عليگر، كه زماني يكي از مراكز مهم آموزش عالي به شمار ميرفت، روز به روز وخيمتر ميشود، به گونهاي كه اكثر آنان اكنون در حلبيآبادها و مناطق غيربهداشتي اين شهر زندگي ميكنند و نرخ باسوادي در ميان آنان روز به روز كاهش مييابد. [15]
1. وضعیت اقتصاد مسلمانان و شیعیان هند:
داشتن سرمايههاي مادي (بويژهی زمين و ملک) و سرمايههاي فردي (بويژه دانش) نه تنها بر فرصت هاي شغلي تاثير مي گذارد، بلکه الگوهاي شغلي را نيز تعيين مي کند. در مقابل، دسترسي کمتر به اين سرمايهها ممکن است باعث شود تا کارگران بالاجبار در انتهاي زنجيرهی بازار کار قرارگرفته و در همانجا بمانند. استخدام، آموزش و سرمايه گذاري در داراييهاي مادي، دائماً بر هم تاثير متقابل دارند. اينگونه بيان شده است که تاثير مثبت بر آموزش، بسيار بستگي به ايجاد فرصت هاي کاري (شغلي) دارد. ايجاد سرمايهی فردي بدون وجود بازخورد اقتصادي در آموزش از طريق ايجاد امکان بيشتر اشتغال و يا کسب درآمد بيشتر هرگز صورت نخواهد گرفت. همچنين با اينکه داشتن سرمايهی مادي باعث ايجاد فرصتهاي شغلي ميشود، ليکن توسعهی امر اشتغال باعث ايجاد منابعي براي تشکيل سرمايهی جديد ميگردد. مسلمانان هند از نظر کیفیت زندگی، بیکاری، فقدان مسکن در ردیف طبقات و کاست های پایین جامعه، طبقات معروف به نجس قرار دارند. [16] به علت جوان بودن جمعیت مسلمان، مشارکت آن ها در فعالیت های اقتصادی کم است. نرخ بیکاری در بین همه گروه های هندی بیشتر از 11 درصد نیست. ولی در مجموع نرخ بیکاری مسلمانان اندکی بالاتر از هندوها است.
تنها 13 درصد مسلمانان شغل دائمی دارند، در حالی که 25 درصد هندوها دارای مرتبه اجتماعی بالا و شغل دائمی هستند. 12 درصد نیروی کار مسلمانان در خیابان بدون محل کار ثابت و 70 درصد زنان مسلمان در منزل فعالیت می کنند. لذا مسمانان از نظر امنیت شغلی در وضعیت مطلوبی به سر نمی برند. به صورتی که 73 درصد نیروی کار آن ها بدون هیچ گونه قراردادی مشغول به کار هستند و 75 درصد از مزیت شغلی برخواردار نیستند. این آمار در مقایسه با سایر گروه های هندی بالا است. در کل هند، متوسط هزینه های زندگی برای هر نفر در سال 2013-2012، 942 روپیه بود. متوسط هزینه های زندگی مسلمانان هند تقریبا با هزینه های زندگی هندوهای دارای مرتبه اجتماعی پایین با 821 روپیه برابری می کند که نشان دهنده جایگاه اقتصادی پایین مسلمانان هند می باشد به طوری که 34 درصد جمعیت آن ها زیر خط فقر زندگی می کنند. [17] در اینجا باید بیان داشت که جامعه شيعيان هند را نميتوان مستقل از جامعه مسلمانان هند در اين زمينه ارزيابي كرد. چون دولت هند و احزاب مخالف مسلمانان، نگاه مساوي و واحدي در اين مسئله دارند. به همين علت، گروه هاي مخالف در فرصتهاي مناسب، از هيچ تخريب و تهديدي، دريغ نميكنند و به محض اينكه متوجه رشد اقتصادي جامعه مسلمانان ميشوند، اقدامات تخريبي خود را اعمال نموده و مانع توسعه در اين زمينه ميشوند. لذا متأسفانه اين تهديد دروني همواره از سوي گروههاي افراطي در سراسر هندوستان بر عليه شيعيان و عموم مسلمانان وجود دارد و مانع بزرگي در اين زمينه ارزيابي ميشود.
2. وضعیت سیاسی مسلمانان و شیعیان هند
طبق قانون اساسی هند، همه مذاهب و از جمله شيعه و سني آزادند و ميتوانند با تشكيل احزاب، فعاليت سياسي و حتي مذهبي داشته باشند و آيين خود را تبليغ و ترويج نمايند. البته اين آزادي عمل مشروط به عدم مزاحمت براي ساير فرقهها ميباشد. دولت براي اجراي مراسم مذهبي شيعيان در ايام محرم و عزاداري سيدالشهداء، با شيعيان كمال همكاري را دارد و تلاش ميكند، امنيت لازم را فراهم آورد. اعلام تعطيل رسمي روز عاشورا در هند، از شاخص هاي برجستة اين تعامل و همكاري است. به هر حال، رابطه حكومت با شيعه در ساختار آيين هندوستان در ايالتهاي شيعهنشين، نه تنها بحراني ارزيابي نميشود؛ بلكه داراي ابعاد اميد آفرين نيز ميباشد. شيعيان در قالب انجمنها، اتحاديه هاي كارگري و بازرگاني نيز فعاليت دارند و بسياري از ايدههاي اجتماعي خود را پيگيري مينمايند .
مسلمانان در 14 حوزه انتخاباتي در كشور هندوستان، اكثريت راي دهندگان را تشكيل مي دهند و جمعيت آنها در 60 حوزه، حدود 20 درصد و در 28 حوزه بيش از 30 درصد مي باشد. راي مسلمانان در حدود يكصد حوزه عامل تعيين كننده است، لذا با توجه به انتخابات آزاد در كشور هند و رقابت فشرده، نقش آراي مسلمانان براي هركدام از احزاب سراسري و يا بزرگ اين كشور بسيار مهم مي باشد. در چند انتخابات اخير پارلماني، مسلمانان در پيروزي بي جي پي و يا حزب كنگره نقش موثري داشته اند. به طوري كه تعداد قابل توجهي از نمايندگان پالماني نيز از ميان مسلمانان هند انتخاب مي شود. [18]
3.وضعیت آموزشی مسلمانان و شیعیان هند:
بر اساس آخرين سرشماري دولت هند، حدود 63 درصد از مردم اين كشور باسواد هستند، اما اين رقم در جامعه مسلمانان تنها 17/24 درصد است. از تحقيقات مؤسسه دوستان تحصيل چنين برميآيد كه از مجموع 426 مقام بلندپايه موجود در همهء وزارتخانهها تنها 9 نفر مسلمان هستند. وضعيت مسلمانان در جبهه انتخاباتي نيز مطلوب نيست، به گونهاي كه آنان با وجود تشكيل 20 درصد از جمعيت در اوتارپرادش، 4/17 درصد در بيهار، 14 درصد در مادياپرادش، 65 درصد در جامو و كشمير، 2/14 درصد در كارناتاكا، 11 درصد در هيماچلپرادش، 8/15 درصد در گجرات، 12 درصد در بنگال غربي و حدود 9 الي 10 درصد در ايالتهاي ديگر، از اهميت چنداني برخوردار نيستند و تنها به صورت يك بانك آراء براي احزاب سياسي عمل ميكنند. دلايل گوناگوني براي عقبماندگي تحصيلي، علمي، اقتصادي و اجتماعي مسلمانان در هند ذكر شده است. [19]
آموزش مسئلهای است که مسلمانان هند بسيار بر آن تاکيد دارند. اين تفکر عمومي که محافظه کاري ديني مسلمانان عامل اصلي عدم دسترسي آنها به امر آموزش است، تفکري کاملاً غلط ميباشد. عقب افتادگي آموزشي در بخش بزرگي از جامعهی مسلمان هند بوضوح ديده مي شود و مسلمانان آرزو دارند تا اين مسئله بزودي رفع شود. جامعهی مسلمان هند براي حل اين مسئله بسيار تلاش نموده است. به نظر ميرسد موسسات خصوصي اقليت ها و مدارس علميه تنها گزينههاي موجود پيش روي جامعهی مسلمان هند جهت بهبود وضعيت آموزشي خود ميباشند. اما بسياري از طلاب جامعه المصطفی(ص) معتقدند که اين موسسات و مدارس چندان در روند کار خود موفق نخواهند بود، چرا که دولت در اجراي وظايف خود در اين زمينه همواره اهمال کاري و غفلت ميکند. بعضي ديگر از این طلاب محصل در مدارس دینی جامعه المصطفی(ص) نيز معتقدند که تکيهی صِرف بر موسسات اسلامي و مدارس علميه جهت بهبود وضعيت آموزشي مسلمانان، به نوعي تخطي از قانون اساسي کشور ميباشد.
ميزان بالاي ترک تحصيل در ميان دانش آموزان مسلمان و شیعه ، آزار دهنده است. همانگونه که در مورد ساير مردم هند نيز گفته مي شود، علت اصلي عقب افتادگي آموزشي مسلمانان، فقر و ناتواني مالي آنهاست، فقري که باعث مي شود دانش آموزان بالاجبار بعد از گذراندن چند پايهی تحصيلي ترک تحصيل کنند. اين مسئله در مورد دختران مسلمان هند نيز مطرح است. کودکان بايد براي تامين مخارج زندگي در کارگاههاي کوچک کار کنند و يا به عنوان مستخدم در منازل ديگران مشغول به کار شوند و مواقعي که مادرانشان براي کار به خارج از منزل ميروند بايد از برادران و يا خواهران کوچک تر خود مراقبت کنند. به نظر مي رسد شيوع مسئلهی کار کودکان در جامعهی مسلمانان در مقايسه با ساير جوامع اجتماعي – ديني بيشتر باشد. والدين فقير و بي سواد اين کودکان نه مي توانند شهريهی مدارس را تامين کنند و نه ميتوانند در خانه از کودکان خود حمايت آموزشي نمايند، حمايتي که امروزه بخشي ضروري از نظام آموزش و پرورش ميباشد. هزينهی آموزش کودکان نيز آنقدر بالاست که تحصيل آنها را در مدارس غير ممکن ساخته است.
عامل اصلي دستاوردهاي آموزشي ضعيف در جامعه مسلمانان اينست که آنها آموزش را به عنوان عاملي مهم براي اشتغال نمي دانند. اشتغال بسيار کم مسلمانان در مشاغل خصوصي و دولتي و تفکر مورد تبعيض واقع شدن در دستيابي به مشاغل باعث شده است تا مسلمانان در مقايسه با ساير جوامع ديني- اجتماعي توجه بسيار کمي به آموزش موضوعات غير ديني (سکولار، موضوعات علمي و فني) داشته باشند. همچنين جامعهی مسلمانان و شیعیان، بويژه طبقهی متوسط مسلمانان دانش آموخته و باسواد فکر ميکنند که افرادي بيهوده هستند و تحصيلات آنها عملاً فايدهای براي آنها ندارد چرا که نمي توانند در مناصب مديريتي، برنامه ريزي و سياسي کشور فعاليت کنند.
جمع بندي:
در قرن اول هجري، اسلام به هند راه يافت. بازرگانان مسلمان و نيروهاى نظامى در اين مورد نقش مهمى بر عهده داشتند. غزنويان نخستين كساني بودند كه هندوستان را با دين اسلام آشنا كردند. در اواخر قرن چهارم هجري و ابتداى قرن يازدهم ميلادى، محمود غزنوى، تحت عنوان جهاد اسلامى و نبرد با بت پرستى و بي دينى به سرزمين هند يورش برد و بخش بزرگى از هند را فتح كرد. در زمان پادشاهان غزنوي، گروهى از دانش مندان ايرانى از جمله ابوريحان بيرونى به هند رفتند. در حقیقت، تجار و بعد صوفیه بودند که اسلام را به سرزمینهای شرقی بردند و آن را تبلیغ کردند. موقعیت خوب بسیاری از تجار و صوفیان در این سرزمینها حاکی از آن است که ایشان بدون هیچ مزاحمتی از طرف هندوها فعالیت میکردند. آنها به راحتی برای خویش خانه و زندگی و مسجد میساختند. تمام سفرنامههایی که از این سرزمین و اوضاع مسلمانان ساکن آن سخن گفتهاند، موقعیت خوب آنها را در این سرزمین شرح داده و تصدیق کردهاند. در دوران حكومت مسلمانان در هند، با اين كه آزادي وجود داشت، خيلي ها مسلمان و شیعه شدند و تا قرن ها زبان فارسي، زبان رسمي كشور بزرگ هندوستان بود تا اين كه بعدها با توطئه هاي استعمارگران انگليسي، هندوستان مستعمره انگليس شد. استعمار هند قرن ها ادامه داشت كه در اين مدت بسياري از منابع هند به تاراج رفت و سر انجام هند، به ياري گاندى و رهبران مسلماني چون مولانا ابوالكلام آزاد، مولانا محمد على و شوكت على، رها گشت. در اين خروش ها و قيام ها، مسلمانان هدف شان عالي تر از هندوها بود و آن هدف، به دست آوردن آزادى كامل و خروج بى قيد و شرط انگليسي ها بود. در واقع نخستين بانيان نهضت هند، مسلمانان بودند. مؤسس پاكستان، محمد على جناح نيز در اتحاد مسلمين و هندوها بسيار كوشيد. مسلمانان هند از زمان استقلال این کشور در سال 1947 میلادی به طور سنتی از حزب کنگره حمایت کرده اند. اما در سالهای اخیر به ویژه در سال جاری میلادی به دلیل ناراضی بودن از جایگاه اجتماعی خود به تحرکات بیشتر سیاسی رو آورده اند. به نظر می رسد تلاش مسلمانان و شیعیان در مسائل سیاسی تحولات عمده ای را در زمینه اجتماعی و سیاسی برای این اقلیت بزرگ هند به ارمغان بیاورد.
همهی مسلمانان متفق القول بر اين باورند که بايد اطلاعات و دادههايي در مورد عقب افتادگيهاي جامعهی مسلمان و شیعه هند جمع آوري شوند تا جهت رفع اين عقب افتادگيها مورد ارزيابي و بررسي قرار گيرند. هيچ شکي در نياز به اين اطلاعات و دادهها وجود ندارد چراکه همين اطلاعات به تنهايي نشان خواهند داد که آيا عقب افتادگيهاي جامعهی مسلمان و شیعه هند ناشي از تبعيض است يا نه. اينکه اين تبعيض کاملاً مشهود است و هرگز نميتوان آن را انکار کرد حقيقتي است که بر ضرورت جمع آوري اين اطلاعات و دادهها تاکيد مي کند. بررسي منظم اين اطلاعات و جمع آوري اطلاعات به روز و جديد و نظارت فعال بر امور مسلمانان، راهکارهايي هستند که باعث ميشوند تا برنامههاي دولتي در مورد مسلمانان نيز به اجرا درآيد.
بعضي از مردم معتقدند که بعضي از مشکلات را مي توان از طريق کاهش خطا و نقصان در جمع آوري دادهها و اطلاعات حل نمود. مسئله اينست که اطلاعات مربوط به مشاغل، طرح ها و برنامههاي دولتي گاهي اصلاً بطور موثر منتشر نميشوند و به دست شیعیان و البته تمامی مسلمانان نميرسند. بايد تلاش شود تا اين اطلاعات بطور گسترده از طريق رسانههاي جمعي و سرويسهاي خبري و البته به زباني که همه بتوانند آن را بفهمند، مثلاً زبان اردو، پخش و منتشر شوند. همچنين پيشنهاد شده است که براي اطلاع رساني و راهنمايي در مورد طرحهاي دولتي مراکز مشاوره تاسيس شوند. به خاطر عدم اطلاع رساني کامل و مناسب، وامهايي که دولت براي مسلمانان و شیعیان درنظر ميگيرد مصرف ميشوند و هرگز بدست مسلمانان نمي رسند.
* دکتر مرتضی اشرافی ؛ کارشناس مسائل سیاسی
[1] گزارشی با عنوان «اداره امور جهاني 2025، در يك برهه حساس»، که در آن مؤسسه مطالعات امنيتي اتحاديه اروپا و شوراي اطلاعات ملي آمريكا پيش بيني کرده است هند تا سال 2025 از يك كشور جهان سومي به سومين كشور قدرتمند جهان تبديل خواهد شد.
[2] كل جمعیت هند حدود یك میلیارد نفر است كه از این تعداد مسلمانان اهل سنت 9 درصد و شیعیان 3 درصد و بقیه را پیروان ادیان دیگر تشكیل میدهند (دایره المعارف بریتانیكا 2002، نسخه دولوكس)
[3] . سياوش ياري، تاريخ اسلام در هند، قم، نشر اديان، 1388، ص 80 .
[4] . عزيز احمد، تاريخ تفكر اسلامي درهند، ترجمه نقي لطفي و محمد جعفر ياحقي، تهران، انتشارات كيهان، 1367، ص 28 .
[5] . عرفان اصغر سفربه سرزمين هزار آيين، گزارش سفر آيت الله مصباح يزدي به هندوستان، قم، انتشارات موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)،1387، ص 30 تا 32
[6] . عزيز احمد، پیشین، ص 32 .
[7] . محمود رضا برازش، ، آشنايي با كشور هاي جهان، هند، مشهد، انتشارات آفتاب هشتم،چاپ دوم، 1388، ص 27 .
[8] . حجت الاسلام مهدوي، نماينده المصطفي(ص)در هندوستان، مصاحبهها، ص179
[9] . تقی موسوی، نگاهی گذرا به کشور هفتاد و دو ملت، ص3
[10] . رسول جعفريان، اطلس شيعه، تهران، انتشارات سازمان جغرافيايي، چاپ دوم 1388، ص 571.
[11] . . رضا مهدینژاد و محمدرضا کلانفری بایی، جزوه هند، دفتر مطالعات و کارشناسی کشورها، معاونت پژوهش، جامعة المصطفی(ص)، 1386، ص52.
[12] . محمد زین العابدین بنگالی، کارشناس ارشد تاریخ اهل بیت(ع)، «تبلیغ در استان بیهار»، آفاق مهر، شماره 49، سال 1391، ص 86
[13] . همان.
[14] . آشنایی با شیعیان کشور هند، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، به نقل از http://rasekhoon.net/article
[15] . آشنایی با شیعیان کشور هند، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، مندرج در پايگاه اينترنتي http://rasekhoon.net/article
[16] . محمد تقی جمشیدی بروجردی، علل ریشه ای درگیری های مسلمانان و هندوها، تهران، موسسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه،1372، ص37
[17] . مائده كريمي قهرودي، نگاهي به روابط مسلمانان و هندوها در كشور هندوستان،بروز رسانی آمار ها با توجه به مصاحبه های صورت گرفته با طلاب هندی جامعه المصطفی(ص) تغییر و بروز رسانی شده است.
[18] . دفتر مطالعات سياسي و بين المللي، هند، تهران، مركز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، 1389، ص 70 و 71.
[19] . به نقل از سایت حوزه، به آدرس اینترنتی : www.hawzah.net